Web Analytics Made Easy - Statcounter

دنبال این بودم که مخاطب من بعد از خواندن این کتاب تا پایان عمر هر زمان که یک گُل را ببیند به یاد حضرت محمد(ص) بیفتد. این برایم مهم‌تر بود تا اینکه بگویم پیامبر به چه کسی کمک کرد. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار دین تسنیم، سالن کتابخانه مرکزی دانشگاه شهید بهشتی میزبان نشستی درباره نقد کتاب‌های پنج‌گانه پیامبران اولوالعزم بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این کتاب‌ها را که به ترتیب پیامبر هزار و یک درخت، پیامبر تبر آتشین، پیامبر اژدهای چوبی، پیامبر شفابخش و پیامبر گل سرخ نام دارند، مسلم ناصری نوشته است. منتقد جلسه هم دکتر مریم جلالی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی بود. 

در ابتدای جلسه مسلم ناصری، نویسنده مجموعه کتاب‌های پیامبران اولوالعزم گفت: ماجرای انتخاب پیامران اولوالعزم یا پیامبرانی که صاحب کتاب بودند این بود که من ابتدا که شروع کردم به نوشتن، دوست داشتم اولین جلدش، کتاب حضرت ابراهیم باشد. بعد از فاصله‌ی چندین ساله، چند جلد دیگرش را نوشتم.

وی افزود: جدای از اینکه ما در کتاب‌های مذهبی تاریخی، به گونه‌ای آموزه‌های دینی و انسانی را نشان می‌دهیم. مثلا در کتاب پیامبر تبر آتشین که درباره حضرت ابراهیم است، مراحل مختلف زیستی را که یک انسان الهی باید داشته باشد، بررسی می‌کنیم که توحیدمحوری، اعتقاد به معاد داشتن، اعتقاد به رهبر داشتن،  خیلی غیرملموس به مخاطب ارائه می‌شود، امّا این ظاهر کار است. من در این کتاب‌ها سعی کردم جدای از  لایه‌ی ظاهری که مخاطب با مفاهیم و آموزه‌های دینی آشنا می‌شود،عمیق‌تر شوم و نوع زیست انسان الهی را نشان بدهم.

دوره آموزشی «خداشناسی» برای کودکان برگزار می‌شود+فیلم

این نویسنده کودک و نوجوان اظهار داشت: متأسفانه وقتی که حرف از کارهای مذهبی می‌شود، فوراً تصور می‌کنیم باید یک چیزی را آموزش بدهیم و آموزش دادن خود به خود  القاء ذهنی می‌کند که شما باید مستقیم حرف بزنید. امّا آن بُعد معناگرایی که در کارهای مذهبی هست، تا حالا مغفول مانده است. مثلا من وقتی پیامبر گل سرخ را نوشتم. اصلاً هدفم این نبود نشان دهم که پیامبر به چه کسی کمک کرد یا چه جوری مهربان بود. این را همه می‌دانند. اما دنبال این بودم که مخاطب من بعد از خواندن این کتاب تا پایان عمر هر زمان که یک گُل را ببیند به یاد حضرت محمد(ص) بیفتد. این برایم مهم‌تر بود تا اینکه بگویم پیامبر به چه کسی کمک کرد.

در ادامه این برنامه مریم جلالی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی و منتقد ادبی ضمن بیان تاریخچه مفصلی از ادبیات کودک و  ادبیات دینی کودک در ایران پیشا اسلام و پسااسلام، گفت: پرداختن به ادبیات دینی کودک در سنت ملی و دینی ما وجود داشته است و چیزی نیست که ما امروز بخواهیم آن را بنیان گذاریم.

وی سپس  با اشاره به کتاب‌های پنج‌گانه مسلم ناصری، آن‌ها را کتاب‌هایی خوب و فنی ارزیابی کرد و افزود: عناصر داستانی داخل این کتاب‌ها، به شکل تقریبا خوبی رعایت شده است. آغاز خوبی دارد، شروع داستان از جایی است که مخاطب را با خودش همراه می‌کند.قلّاب را می‌اندازد روی مخاطب که سمت خودش بکشاند. پایان داستان خوب و پی‌رنگ‌های باز و رهاشده هم ندارد. پایان داستان به هر حال منسجم‌ است چون در ادبیات دینی کودک و نوجوان که به موضوعات حساس می‌پردازد، باز گذاشتن پی‌رنگ، ممکن است به کودک و مخاطب کتاب آسیب بزند. جالب این است که پایان را از منظر زیبایی‌شناسانه و از زاویه استاتیک هم نگاه بکنیم، پایان خوبی است. با این که داستان‌ها جدا جدا هستند ولی در عین حال نخ ارتباطی هم بین همه‌شان هست.

این منتقد ادبی در ادامه اشکالاتی را به کتاب‌ها وارد دانست. از جمله این که در کتاب پیامبر گل سرخ، ماجرای خواستگاری حضرت خدیجه از پیامبر مطرح شده است که شاید برای کودک امروز قابل فهم نباشد یا مثلا اشاره به ماجرای مجازات قوم نوح شاید جالب نباشد. چون مجازات از آن مقوله‌هایی است که حتی اگر غیرمستقیم هم گفته شود باز هم شاید برای کودک مناسب نباشد. 
در پایان مسلم ناصری برخی اشکالات را پاسخ گفت و در پایان بعضی حاضران پرسش‌هایی را مطرح کردند. 
این کتاب‌های پنج‌گانه، اکنون محور یک پویش مطالعاتی سراسری به نام مثل ما، مثل ماه هستند که با ارسال عدد 3 به 1000100015000 می‌توانید در آن شرکت کنید.

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: پیامبر ص ادبیات کودک و نوجوان کتاب کتاب ها مسلم ناصری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۸۷۱۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کتابی پر ازجاهای خالی!

  دیوید برنز در کتاب «از حال بد به حال خوب» نگرش جدیدی به زندگی دارد و نوعی روش درمانی را پیشنهاد می‌دهد تا در زمان روبه‌رو شدن با افسردگی و اضطراب‌های ناشی از مشکلات به آن پناه ببریم. «شناخت درمانی» موضوع اصلی این کتاب است؛ روشی که به ما می‌آموزد این افکار، احساسات و بهتر بگویم ذهن ماست که این حال ناخوش روانی را برای ما در طیف‌های مختلف فراهم می‌کند و رنگ‌وبوی زندگی را به سمت ناامیدی و افسردگی می‌کشاند، نه اتفاق‌های بیرونی. راستش را بخواهید خودم هم به پیشنهاد یکی از دوستانم این کتاب ۶۱۸صفحه‌ای را خریدم و آن را خواندم. مهدی قراچه‌داغی راحت و روان ترجمه‌اش کرده و گرافیک ساده و در عین حال پرمعنای صفحه روی جلد هم خوب از آب درآمده اما جذابیت اصلی این کتاب که باعث شده چاپ پنجاه‌ونهم آن به دست من برسد، این است که این کتاب پر از جاهای خالی است که نویسنده آن را برای خواننده خالی گذاشته تا او هم دست‌به‌قلم شود و ازافکار واحساساتش بنویسد.گویی خواندن به‌تنهایی برای درک دانسته‌های این کتاب کافی نیست و توی خواننده نیز باید کنار نویسنده بنشینی، قلم به دست بگیری وجرأت نوشتن از احساسات وافکارت را پیدا کنی،حالا این توهستی که برای بهتر شدن حالت، همه‌جانبه تلاش می‌کنی؛ هم می‌خوانی و هم می‌نویسی. 
آنجایی که خطاهای شناختی را می‌شناسی و یاد می‌گیری در برابر افکار اتوماتیک که هر لحظه در ذهنت می‌گذرد، واکنش منطقی نشان دهی و احساساتت را بهتر کنی؛ اضطراب‌های اجتماعی‌ات را بپذیری و یاد بگیری چطور با آنها سر یک سفره بنشینی و راه‌حل جدیدی برای کاهش آن بیابی.این کتاب را به کسی که دوست ندارد خودش را با همه نقاط قوت و ضعف بشناسد، توصیه نمی‌کنم، چون در آن دکتر دیوید برنز خیلی تلاش کرده به ما بفهماند دست از جنگ با خودمان برداریم و خودمان را بپذیریم.
همچنین تکرار تمرین‌ها وقتی می‌گوید اتفاق ناراحت‌کننده امروزت را بنویس و احساس خودت را اضافه‌کن خیلی جالب است؛ انگار تمرین خوشنویسی انجام می‌دهی تا ابتدا خط‌خطی‌های ذهنت را پاک کنی و به جایش با خط خوانا از زندگی بنویسی. 
یکی از نکات جالب دیگر این کتاب آن است که دست از شعار دادن و پیام‌های انگیزشی برداشته و اتفاقا تو را با افکار حال‌به‌هم‌زن خودت روبه‌رو می‌کند، افکار سرزنش‌آمیز، درشت‌نمایی‌ها، پیشگویی‌ها، ذهن‌خوانی‌ها و...  .
اما طولانی‌بودن این کتاب شاید یکی از دلایلی باشد که خیلی‌ها حالش را نداشته باشند که آن را بخوانند و تکالیفش را انجام دهند اما انگیزه ادامه‌دادن این کتاب زمانی بیشتر می‌شود که احساس می‌کنی با مثال‌هایی که نویسنده آورده او هم مثل خواننده، این مشکلات را داشته و دانای کل نیست، همچنین می‌توانی هر روز بخشی از این کتاب را دریابی و عجله‌ای برای تمام‌شدنش نداشته باشی. 
خلاصه وقتی این کتاب را می‌خوانی، انگار سر کلاس درس دکتر برنز نشسته‌ای و هر روز با بخشی از خودت که از دیده‌ها پنهان است، روبه‌رو می‌شوی تا بالاخره یاد بگیری با خودت، خوش بنشینی، دوستش داشته باشی و حال خوب را تجربه کنی.

دیگر خبرها

  • رجوع و روایت آتش بلاگری و سلبریتی شدن در روابط زن و شوهری
  • پل آستر نویسنده معروف آمریکایی درگذشت
  • روایتی اجمالی از زندگینامه، تحصیلات و خدمات حضرت آیت‌الله رئوفی
  • نرمخویی و مدارا از خصوصیات پیامبر (ص) بود
  • «پل آستر»‌ درگذشت
  • «کمی دیرتر» به چاپ هفدهم رسید
  • بحران ادبیات داریم
  • کتابی پر ازجاهای خالی!
  • مجموعه دفتر یادداشت روزانه داستایوفسکی به چاپ سوم رسید
  • چگونه نوجوانان امروز را به خواندن کتاب‌های ایرانی علاقه‌مند کنیم؟/ ادبیات نوجوان در سایه غلبه ترجمه